در اسلام هر چیزی که مورد نیاز بوده و ترک آن موجب ضرر گشته و انجام دادن آن در حد وسع و توان باشد واجب می شود. مثلا 17 رکعت نماز که در حد توان و وسع همه هست واجب شده و بیشتر از آن چون در حد وسع و توان همه نیست واجب نشده. یک سری چیزها هم هست که جزو واجبات است که متاسفانه به علت آموزه های غلط از آنها غافل شده ایم و چه بسا مردم نمی دانند که واجب است از جمله آنها قرائت قرآن و زیارت اهلبیت است که حداقل آنها برای عموم مسلمین واجب است ولی با کمال تاسف می بینیم که به عنوان مستحب شمرده می شوند.
قرائت قرآن که کمترین حدّ رجوع به قرآن است بر همگان واجب عینی است و بیشتر از آن یعنی تلاوت که قرائت همراه با تدبر و تأمل است و بالاتر از این یعنی ترتیل که تلاوت همراه با حضور قلب است واجب عینی نیست بلکه فقط برای خواص واجب است. اما قرائت قرآن در حد توان همه مسلمین است و تکلیف ما لا یطاق هم نیست لذا می بینیم که خدای متعال کمترین حدّ قرائت را در نمازهای واجب برای همگان واجب کرده و هر کس موظف است مقداری از قرآن را که شامل سوره حمد و برخی سوره های کوچک قرآن است در نمازهای واجب قرائت کند. چنانچه کمترین مقدار زیارت و صلوات هم در نمازهای واجب برای همگان در تشهد و سلام واجب شده. علت وجوب اینها هم این است که همانطور که حیات جسمی ما بدون اکل و شرب ممکن نیست، حیات روحانی ما نیز بدون قرائت قرآن و زیارت ائمه مقدور نیست و به همین خاطر قرائت قرآن و زیارت ائمه واجب شده است اما اینکه چه مقدار واجب شده باید مورد بررسی قرار گیرد. مهم این است که قرآن در زندگی ما به عنوان یک امر واجب در زمره یکی از اصول زندگی قرار گیرد و در زندگی ما جاری شود نه صرفا یک مساله فرعی و حاشیه ای. به عبارتی زیاد یا کم خواندن مهم نیست چه بسا کسانی که قرآن را زیاد هم بخوانند اما قرآن در زندگی آنها از فروعات باشد آنچه مهم است قرار گرفتن قرآن به عنوان یک اصل در زندگی است تا حیات روحانی ما از بین نرود. خداوند متعال در قرآن کریم مقداری را که باید هر کس به قرآن بپردازد مشخص کرده و معیار اصلی را نشان داده. در آیه21 سوره مزمل می فرمایند: «فأقرووا ما تیسّر من القرآن». یعنی به اندازه ای که در وسع شماست از قرآن قرائت کنید. تیسّر که یکی از آداب مهم قرائت قرآن است در این آیه شریفه به این معناست که هر چقدر که مقدورتان است بخوانید. آن مقداری که برای شما یُسر دارد و به شما فشار وارد نمی کند و باعث ملالت خاطر شما نمی شود به همان اندازه قرائت قرآن داشته باشید و کمتر از آن مقدار را هم ترک نکنید چرا که همانطور که گفته شد حیات روحانی ما به آن بستگی دارد و باید مانند اکل و شُرب هر روز در زندگی ما باشد ولی برای یک نفر ممکن است در روز یک آیه مقدور باشد قرائت کند و برای یک نفر ده آیه و برای یک نفر صد آیه. آن چیزی که برای همگان ثابت است وجوب قرائت است.
برای یک پیرمرد یا پیرزن به همان مقدار توانشان واجب است و اگر کمتر از آن باشد مرتکب فعل حرام شده اند و برای یک عالم به اندازه وسعش واجب شده است و اگر کمتر باشد او هم مرتکب فعل حرام شده. امروزه متاسفانه عوام و علما را یک اندازه حساب می کنند در حالی که آن مقداری که بر علما واجب است برای عوام واجب نیست مثلا در عقاید برای عوام شاید بیشتر از عقایدی که در دعای عدیله آمده واجب نباشد اما برای علما این مقدار کافی نیست. در هر حال برای هر کس به مقدار وسع و توانش واجب است و بیشتر از آن واجب نیست و کمتر هم جایز نیست. گاهی دیده می شود که یک عده برای قرائت قرآن مقدار تعیین می کنند عده ای صد آیه و عده ای 50 آیه تعیین می کنند. این کار درست مثل این است که در یک جمعی که کوچک و بزرگ، مرد و زن، و پیر و جوان، و بیمار و سالم در آن هستند برای همه به مقدار مشخص، غذا بخورانید و این اشتباه محض است زیرا چه بسا در آن جمع پیر یا کودکی باشد که با نصف بشقاب سیر شود و اما جوان فعالی پیدا شود که دو بشقاب هم برای او کم باشد. در مورد قرآن کریم هم همین است ممکن است یک عوام با یک آیه اشباع شود و یک عالم با بیست آیه هم اشباع نشود و اگر امام صادق صلوات الله علیه به راوی در روایتی فرموده اند که پنجاه آیه قرآن بخوان، اولا این مقدار را برای راوی فرموده اند ثانیا امام بیان حداقلی و حداکثری را فرموده اند یعنی در ماه هایی مثل ماه رمضان که بیشتر به غذای معنوی پرداخته می شود تا غذای جسمی، در این ماه حداقل 50 آیه بخوان و در ماه های دیگر حداکثر 50 آیه بخوان. و همانطور که قبلا اشاره شد شاید اگر کسی دیگر از شیعیان به خدمت امام می رسید امام مقدار مورد نظر را با توجه به وسع او می فرمود.
و همین نشان دهنده این است که باید هر کسی نزد اهل خبره رفته تا او معین کند که چه مقدار بخواند تا به اندازه وسع او باشد. در باب زیارت هم باید مقدار و ظرفیت رعایت شود مثلا برای یک عوام با وجود زیارت کوتاهی مثل جامعه صغیره ، نباید زیارت طولانی مثل جامعه کبیره را تجویز کرد که این درست همانند این است که بخواهید به یک کودک شیر خوار نان بربری بخورانید که این کار حیات جسمانی او را از بین خواهد برد.
ادامه دارد...
[ دوشنبه 92/4/24 ] [ 11:33 صبح ] [ فتیان ]